شنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۳

دستیار صوتی هوشمند بیکسبی سامسونگ با سیری اپل رقابت می کند

۶۸۰ بازديد
دستیار صوتی هوشمند بیکسبی سامسونگ با سیری اپل رقابت می کند

پس از آنکه اپل دستیار صوتی هوشمند خود را با نام سیری رونمایی کرد، سامسونگ با توسعه‌ی S Voice سعی در ارائه‌ی پاسخی مناسب برای رقیب دیرینه خود داشت؛ ولی این دستیار صوتی هوشمند در طول حیات چهارساله‌ی خود نتوانست نظر چندان مساعدی نسبت به عملکرد خود جلب کند و از این‌رو کره‌ای‌ها درصدد عرضه‌ی یک دستیار صوتی هوشمند قدرتمند برآمده‌اند که بنا بر شنیده‌ها، بیکسبی (Bixby) نام دارد.

سامسونگ سال ۲۰۱۶ میلادی استارتاپ آمریکایی Viv، توسعه‌دهنده این دستیار صوتی هوشمند را تصاحب کرد که نتیجه‌ی آن به‌کارگیری این سرویس در گوشی هوشمند گلکسی اس ۸ است. بر اساس شنیده‌ها، بیکسبی فراتر از یک سرویس هوشمند پاسخگویی به سؤالات و دستورات است. در ادامه به بررسی دلایلی خواهیم پرداخت که می‌تواند این دستیار صوتی هوشمند را برخلاف S Voice به رقیبی قدرتمند برای سیری تبدیل کند.


بیکسبی بر اساس قابلیت‌های هوش مصنوعی توسعه یافته است

برای بررسی بیشتر بیکسبی و قابلیت‌های آن، بهتر است در ابتدا نگاهی به کمپانی ویو داشته باشیم. این استارتاپ در سال ۲۰۱۲ توسط توسعه‌دهندگان سیری اپل بنیان گذاشته شد. اپل در سال ۲۰۱۰ هسته‌ی اصلی تیم توسعه‌دهنده‌ی سیری را به همراه تکنولوژی این دستیار صوتی هوشمند با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار خرید. بیکسبی بسیار گسترده‌تر از سیریاست و می‌تواند سؤالات بسیار پیچیده‌تری را پاسخ دهد.

داگ کیتلائوس، بنیان‌گذار ویو سال گذشته در جریان نمایش دستیار صوتی هوشمند توسعه یافته توسط این کمپانی چنین گفت:

هر اندازه که از ویو بیشتر سؤال کنید، این دستیار صوتی هوشمند بیشتر شما را می‌شناسد. سیری بخش اول از کتاب دستیارهای صوتی هوشمند بود. ویو را باید شبیه به آغاز دوره‌ی تازه‌ای در دنیای اینترنت خواند. ویو به یک مغز متفکر تبدیل خواهد شد.

برای مثال یکی از سؤالاتی که ویو قادر به پاسخ آن است، یافتن یک صندلی در هواپیمایی به مقصدی است که مسافری با سایز شکیل اونیل قادر باشد به‌راحتی در آن جا بگیرد؛ پاسخ دادن به این سؤال خارج از توانایی‌های سیری است، در حالی که سیری به‌واسطه‌ی توسعه‌ی سیستم عامل iOS در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی به خود دیده، اما باز هم نمی‌تواند به چنین سؤالی پاسخ دهد.

کنترل اپلیکیشن‌ها

سیری اپل هم‌اکنون قادر است با اپلیکیشن‌های iOS ارتباط برقرار کند و با دریافت اطلاعات، عملیات محوله را به‌درستی انجام دهد، حال آنکه بیکسبی این ویژگی را وارد مرحله‌ی تازه‌ای خواهد کرد. بر اساس اطلاعات ارائه‌شده، بیکسبی قادر است امکان کنترل تمام اپلیکیشن‌های پیش‌فرض نصب‌شده روی گلکسی اس ۸ را در اختیار کاربران قرار دهد.

برای مثال با استفاده از بیکسبی کاربران قادر خواهند بود تصاویر مورد نظر خود را در اپلیکیشن گالری پیدا کنند.همچنین می‌توان از این دستیار صوتی هوشمند خواست تصاویر مربوط به سفر تعطیلات چهار سال پیش را نمایش دهد یا یک تمرین خاص را در اپلیکیشن S Health آغاز و آن را تمام کند.

انتظار می‌رود سامسونگ دسترسی به بیکسبی را برای توسعه‌دهندگان و سایر اپلیکیشن‌ها همچون اپل محدود نکند، از این‌رو در آینده کاربردهای بیکسبی در سایر اپلیکیشن‌ها نیز افزایش خواهد یافت.

جستجوی تصویری و شناسایی متن در تصویر

شاید بتوان بزرگ‌ترین مزیت بیکسبی در مقایسه با سیری و سایر دستیارهای صوتی هوشمند موجود، نظیر گوگل اسیستنت و الکسا را قابلیت جستجوی تصویری خواند و شناسایی متن از روی تصویر خواند. بیکسبی قادر است با استفاده از دوربین گلکسی اس 8 اشیاء را در منظره‌ی پیش روی دوربین گوشی شناسایی کند و حتی متون موجود را خواند.

سام‌موبایل با اشاره به قابلیت شناسایی تصویر در گلکسی اس ۸، به این نکته اشاره کرده که اپلیکیشن دوربین این گوشی هوشمند دارای کلیدی نرم‌افزاری برای اجرای بیکسبی است که از طریق آن می‌توان با گرفتن دوربین به سمتی که می‌خواهیم بیکسبی اقدام به شناسایی اشیاء یا متون کند، از این قابلیت استفاده کنیم. بیکسبی با آنالیز تصویر مورد نظر اقدام به شناسایی اشیاء و متون موجود خواهد کرد.

برای مثال در زمان خرید می‌توانید با استفاده از بیکسبی به شناسایی شی‌ء مورد نظر که تصویر آن را در اختیار دارید، اقدام کنید و از بیکسبی بخواهیدآن را از یک فروشگاه اینترنتی پیدا کند و با استفاده از قابلیت پرداخت از طریق بیکسبی کالای مورد نظر را خریداری کنید.

انجام تراکنش‌های مالی

قابلیت دیگر بیکسبی بنا بر اطلاعات ارائه‌شده توسط سام‌موبایل، امکان انجام تراکنش‌های مالی با استفاده از دستیار صوتی هوشمند بیکسبی و  صدور دستورات صوتی است. اطلاعات ارائه‌شده نشان از این دارند که سرویس مورد نظر متفاوت از سامسونگ پی است.

هنوز مشخص نیست که آیا این امکان محدود به سیستم پرداخت سامسونگ است یا در آینده می‌توان از آن در اپلیکیشن‌های پرداخت دیگری نظیر پی‌پال نیز استفاده کرد. در حال حاضر می‌توان با استفاده از سیری به انجام تراکنش‌های مالی در پی‌پال پرداخت.

بیکسبی بهار سال ۲۰۱۷ روی گلکسی اس ۸ در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت. انتظار می‌رود سامسونگ در مرحله‌ی بعد با انتشار بروزرسانی‌هایی این دستیار صوتی را برای سایر گوشی‌های هوشمند خود نیز منتشر کند.

مایکروسافت برای توسعه اپلیکیشن‌های تحت ویندوزفون، هزاران دلار پول به کمپانی‌ها پرداخت می‌کند

۶۹۸ بازديد
مایکروسافت برای توسعه اپلیکیشن‌های تحت ویندوزفون، هزاران دلار پول به کمپانی‌ها پرداخت می‌کند

اگر به یاد داشته باشید، کمپانی ریم، برای توسعه اپلیکیشن تحت سیستم‌عامل بلک‌بری، به توسعه دهندگان پول پرداخت می‌کرد و همین موضوع باعث شد تا محبوبیت این سیستم‌عامل نزد کاربران، نسبت به گذشته افزایش یابد. حال مایکروسافت نیز رویه مشابهی را در پیش گرفته و قصد دارد هزاران دلار را در غالب کمک به توسعه پلت‌فرم ویندوزفون، به توسعه دهندگان، برای تولید هر چه بیشتر اپلیکیشن پرداخت کند.

به نقل از نشریه بیزینس‌ویک، «ثام گرولر»، معاون ارشد بازاریابی در بخش ویندوزفون در این باره می‌گوید:

مایکروسافت قصد دارد به کمپانی‌هایی که در زمینه طراحی و تولید اپلیکیشن، تحت سیستم‌عامل ویندوزفون فعالیت می‌کنند، بیش از 100,000 دلار پرداخت نماید.

بنا به اظهارات گرولر، مایکروسافت، هم‌اکنون بیش از 145,000 اپلیکیشن در فروشگاه ویندوزفون خود دارد و طبق گزارشات، این تعداد از اپلیکیشن‌ها، 90 درصد از اپلیکیشن‌های محبوب و مورد پسند کاربران را شامل می‌شود. اما هنوز جای خالی دو اپلیکیشن به شدت در فروشگاه ویندوزفون احساس می‌شود؛ پینترست و اینستاگرام. در ماه آوریل سال جاری، بنا به پیشنهاد دفتر نوکیا در سوئد، قرار شد تا پورت کردن نرم‌افزار اینستاگرام به ویندوزفون در رأس امور قرار گیرد؛ اما تابحال هیچ‌گونه تأیید رسمی از جانب مایکروسافت در این زمینه صورت نگرفته است.

متاسفانه هنوز مشخص نیست که این میزان پول قرار است به چه شرکت‌هایی پرداخت شود؛ همچنین نمی‌دانیم که این شرکت‌ها قرار است بر روی تولید چه اپلیکیشن یا اپلیکیشن‌هایی کار کنند. در اواخر اسفند‌‌ ماه سال گذشته، مایکروسافت در غالب یک طرح انگیزشی اعلام کرد که به هر تولیدکننده اپلیکیشن که محصولش در فروشگاه ویندوزفون، ثبت و تأیید شده باشد، مبلغ 100 دلار به عنوان پاداش پرداخت خواهد نمود.

آن برنامه در تاریخ 10 تیرماه امسال، متوقف خواهد شد و به طور متوسط هر توسعه‌دهنده‌ای که شرایط مذکور را رعایت کرده باشد چیزی در حدود 2000 دلار دریافت می‌کند که این به خودی خود نشان دهنده تولید تعداد زیادی اپلیکیشن برای سیستم‌عامل ویندوزفون خواهد بود.

پاداش این طرح از طریق مجازی یا از طریق ویزاکارت به حساب توسعه‌دهندگان پرداخت خواهد شد. همچنین مایکروسافت اعلام نموده که قصد دارد به توسعه‌دهندگانی که اپلیکیشن تولیدی آن‌ها بیش از 25,000 دلار یا بیشتر فروش کرده باشد، 80 درصد سهم فروش را پرداخت کند و تنها 20 درصد از میزان کل فروش را برای خود بر‌می‌دارد.

آن‌چه مشخص است این است که همان‌طور که در ابتدای مطلب هم ذکر شد، ویندوزفون مایکروسافت علی‌رقم طراحی خوب، استفاده بهینه از منابع سیستم و کارکرد مورد قبول، متاسفانه به دلیل کمبود یا نبود اپلیکیشن مناسب در برخی از شاخه‌ها، نتوانسته توجه طیف زیادی از علاقه‌مندان را به خود جلب نماید؛ شاید انجام این کار توسط مایکروسافت باعث شود تا اپلیکیشن‌های بیشتری به خانواده ویندوزفون اضافه گردند.

نرم افزار Paint 3D معرفی شد

۶۸۷ بازديد
نرم افزار Paint 3D معرفی شد

اگر شما هم از دنبال کنندگان اخبار روز دنیای تکنولوژی باشید در جریان هستید که امروز راس ساعت 17:30 مایکروسافت طی کنفرانسی از اپلیکیشن و محصولات جدید خود پرده برداری می‌کند.

در جدیدترین نرم‌افزارهایی که برای اولین بار در این همایش شاهد آن بودیم اپلیکیشن Paint 3D است. نرم‌افزار پینت یکی از مهمترین بخش‌های این سیستم عامل در طول تاریخ بوده است وافراد مبتدی و حرفه‌ای از این برنامه‌ استفاده کرده‌اند و حال این اپلیکیشن به مرحله‌ی جدیدی وارد می‌شود.

این نرم‌افزار که قرار است همراه با آپدیت بهار مایکروسافت برای ویندوز عرضه شود دارای قابلیت‌های مختلفی خواهد بود.

ترسیم اشکال سه بعدی، تبدیل عکس‌ها به محتوای 3D، تبدیل اشیا و تصاویر دو بعدی به سه بعدی بخش‌هایی از امکانات این اپلیکیشن هستند.

محتوای تولید شده توسط این برنامه را می‌توانید توسط عینک واقعیت مجازی HoloLens به صورت مجازی تجربه کنید و حتی آنها را توسط پرینتر‌های سه بعدی بسازید.

این برنامه با ظاهر و رابط کاربری تازه‌ای در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت. البته این نرم‌افزار علاوه بر ویندوز ۱۰ نسخه‌ی دستکتاپ قرار است به صورت یونیورسال و برای گوشی‌های با سیستم عامل ویندوز فون نیز عرضه شود.

این اپلیکیشن تا آپدیت جدید مایکروسافت با نام Creator Update در دسترس نخواهد بود.

قابلیت Continuum در موبایل‌های ویندوز ۱۰ نیاز به سخت‌افزار خاص ندارد

۶۹۲ بازديد
قابلیت Continuum در موبایل‌های ویندوز ۱۰ نیاز به سخت‌افزار خاص ندارد

تنها نیاز سخت‌افزاری که گوشی شما باید داشته باشند تا بتوانید از قابلیت Continuum در ویندوز ۱۰ بهره ببرید پشتیبانی از Miracast است تا بتوانید تصویر را بصورت بی‌سیم از گوشی به تلویزیون یا مانیتور منتقل کنید. این قابلیت بر روی پردازنده‌ی Snapdragon 800 که در لومیا ۱۵۲۰ یا لومیا ۹۳۰ استفاده شده وجود دارد و همه‌ی گوشی‌های جدید نیز از آن پشتیبانی می‌کنند.

نکته‌ی جالب توجه اینجاست که قابلیت Continuum نه‌تنها موبایل شما را به یک کامپیوتر دسکتاپ تبدیل می‌کند به واسطه‌ی CAST API و ProjectionManager API به توسعه دهندگان این امکان را می‌دهد تا بازی‌ها و برنامه‌ها را بر روی تلویزیون‌ها پخش کنند و تجربه‌ی مشابه‌ی کنسول‌های بازی یا مواردی از این دست را در اختیار کاربران موبایل‌های ویندوزی قرار دهند.

لذت استفاده از Continuum وقتی به اوج خود می‌رسد که ماوس و صفحه‌کلید را نیز به گوشی خود متصل کنید تا بتوانید یک تجربه‌ی کامل کامپیوتر رومیزی را در آن تجربه کنید. اپلیکیشن‌های یونورسال مانند مجموعه‌ی آفیس براساس سایز صفحه‌نمایش تغییر چهره می‌دهند و رابط کاربری آن‌ها در حالت اتصال به نمایشگر بزرگ‌تر همچون نسخه‌ی دسکتاپ می‌شود.

ویدیویی که در ادامه آماده است را تماشا کنید تا دید بهتری در باره‌ی قابلیت‌های Continuum بدست آورید:

شیائومی از تلفن Mi4 با ظاهر مشابه آیفون و سخت‌افزار قدرتمند رونمایی کرد

۶۶۷ بازديد
شیائومی از تلفن Mi4 با ظاهر مشابه آیفون و سخت‌افزار قدرتمند رونمایی کرد

چندی پیش در زومیت در باره Mi4 خواندید و این تلفن امروز رسما در چین رونمایی شد. شاید هیچ‌وقت شاهد عرضه جهانی این تلفن و حضور آن در بازار کشور نباشیم، اما از آنجایی که شیائومی یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان تلفن هوشمند در جهان است، بد نیست با محصول جدید این کمپانی آشنا شوید.

تلفن جدید این کمپانی چینی شباهت نزدیکی به آیفون اپل دارد. شیائومی پیش از این نیز تبلت‌های Mi Pad را با طراحی شبیه به iPad Mini  راهی بازار کرده بود.

Mi4 به پردازنده Snapdragon 801 با ۴ هسته‌‌ی ۲.۵ گیگاهرتز مجهز شده است. از دیگر مشخصات سخت‌افزاری این تلفن می‌توان به ۳ گیگابایت حافظه رم، ۱۶ یا ۶۴ گیگابایت حافظه ذخیره سازی و پشتیبانی از شبکه 4G اشاره کرد.

mi4adR

برخلاف آنچه پیش از این در شایعات شنیده بودیم، Mi4 به صفحه نمایش ۵.۵. اینچ با رزولوشن QHD (معادل ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل) مجهز نشده است و در عوض شیائومی ترجیح داده تا در آن از یک نمایشگر ۵ اینچی با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل استفاده کند. شیائومی از نظر باتری نیز در این تلفن کم نگذاشته و از یک باتری ۳٫۰۸۰ میلی آمپر ساعتی بهره برده است که به لطف پشتیبانی از فناوری شارژ سریع تنها در یک ساعت قادر است شارژ آن از ۰ به ۶۰ درصد برسد.

Mi4 از سیستم‌عامل اندروید کیت‌کت بهره می‌برد که رابط کاربری اختصاصی شیائومی با نام MIUI بر روی آن نصب شده است. این کمپانی همچنین وعده داده که به زودی نسخه جدید از رابط کاربری خود را با نام MIUI 6 منتشر خواهد کرد.

نسخه‌ی ۱۶ گیگابایتی Mi4 با قیمت حدود ۳۲۲ دلار در بازار چین و تایوان به فروش خواهد رسید.

مروری بر استراتژی سونی موبایل

۶۷۱ بازديد


در کنگره‌ی جهانی موبایل ۲۰۱۷، سونی همانند سایر شرکت‌ها محصولات جدیدش را معرفی کرد. علاوه بر گوشی‌هایی که سونی در این رویداد به نمایش گذاشت، شاهد رونمایی از اکسپریا پروژکتور سونی در MWC 2017 بودیم. این پروژکتور اولین بار در رویدادی در سال ۲۰۱۶ معرفی شده بود. سونی یک برند جهانی موبایل است که سابقه طولانی و طرفداران بسیاری دارد؛ اما تمام این ویژگی‌ها باعث نشده است تا این کمپانی از نظر تعداد فروش گوشی‌های هوشمند در جهان در رده‌هایی بالای جدول قرار گیرد. البته برخلاف تصور بسیاری از افراد، با وجود اینکه سونی‌موبایل نسبت به رقبای خود از جمله سامسونگ و اپل تعداد بسیار کمتری گوشی به بازار عرضه کرده، اما باز هم به اهداف خود دست یافته است. شاید فکر کنید به دلیل طراحی تقریبا تکراری سونی در گوشی‌های هوشمند این کمپانی، افراد کمتری برای خرید محصولات یادشده ترغیب خواهند شد. البته این تفکر تا حدودی درست است؛ اما سونی موبایل در چند سال اخیر استراتژی‌های جدیدی برای خود در نظر گرفته و به نظر می‌رسد به‌خوبی به اهداف مد نظرش رسیده است.

چرا دوربین‌های سونی از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند

سونی برای معرفی دو گوشی هوشمند جدید اکسپریا ایکس‌زد اس و اکسپریا ایکس‌زد پریمیوم تمرکز ویژه‌ای بر قابلیت‌های دوربین این دو محصول داشت. همان‌طور که احتمالا می‌دانید، این دو گوشی مجهز به دوربین اصلی ۱۹ مگاپیکسلی Motion Eye هستند که امکان ثبت فیلم‌هایی با نرخ ۹۶۰ فریم بر ثانیه به کاربر می‌دهد. بدین ترتیب می‌توانید با گوشی هوشمند خود ویدیوهای با تصویر بسیار آهسته و بسیار نرم ثبت کنید.

علاوه بر این گوشی‌های جدید سونی از قابلیت پیش‌بینی عکس‌برداری بهره می‌برند. این قابلیت به‌صورت هوشمند پیش از اینکه کاربر بخواهد با دوربین گوشی عکس بگیرد، این عمل را شناسایی و چهار عکس از سوژه‌ی مورد نظر ثبت می‌کند تا بدین ترتیب کاربر هیچ صحنه‌ای را از دست ندهد و از بین ۴ عکس ذخیره‌شده، بهترین تصویر را انتخاب کند. علاوه بر اینَ، سونی همانند سایر شرکت‌ها، سعی کرده است در گوشی‌های هوشمند جدیدش از پیکسل‌های بزرگ‌تری استفاده کند تا عملکرد دوربین این محصولات در نور کم بهبود یابد.

سونی دوربین موبایل

دلیل بسیار خوبی برای اینکه چرا سونی در مورد هر یک از قابلیت‌های ارائه‌شده در دوربین گوشی‌های هوشمند جدیدش مانور زیادی می‌دهد، وجود دارد؛ چراکه این کمپانی از سنسور Exmos RS، جی لنز و تکنولوژی پردازش تصویری BIONZ استفاده کرده است. ترکیب این ویژگی‌ها و سخت‌افزارهای به کار گرفته‌شده در دوربین گوشی‌های هوشمند جدید سونی اکسپریا، باعث می‌شود عملکرد این گوشی‌ها در بخش دوربین بسیار خوب باشد. افزون بر این، سونی با فروش مجوز استفاده از تکنولوژی‌های دوربین خود به سایر کمپانی‌های تولیدکننده‌ی گوشی‌های هوشمند، درآمد قابل توجهی به دست می‌آورد.

ثبات در طراحی

طراحی یکی از بخش‌هایی است که باعث شده بسیاری از کاربران انتقادهایی به سونی وارد کنند؛ چراکه گوشی‌های هوشمند این کمپانی در چند سال اخیر از یک سبک طراحی مشابه بهره می‌برند. در واقع می‌توان گفت در زمان کنونی، سبک طراحی سونی به یک سبک مرجع تبدیل شده است و از این بابت می‌توان به سبک‌های طراحی مورد استفاده توسط کمپانی‌های طراحی چیپ‌ست اشاره کرد که برای چندین سال متمادی از طراحی‌های مشابه در تولید پردازنده‌ها بهره می‌برند.

همان‌طور که اشاره کردیم، سونی موبایل با فروش مجوز تکنولوژی‌های دوربین خود به دیگر شرکت‌ها، درآمد بسیار خوبی به دست می‌آورد. در واقع سونی برای دست‌یابی به موفقیت نیازی به فروش چند میلیون دستگاه گوشی هوشمند ندارد و استراتژی کنونی این کمپانی می‌تواند موفقیت امن این شرکت را در حوزه‌ی لوازم الکترونیکی در آینده تضمین کند. یکی دیگر از اقدامات قابل توجهی سونی، فروش بخش تولید پی‌سی این کمپانی در سال ۲۰۱۴ بود که با هدف تمرکز بیشتر بر بخش گوشی‌های هوشمند انجام شد.

گزارش مالی سالانه‌ی اخیر سونی که در ماه آوریل منتشر شده است، نشان از افزایش ۶۶۰ درصدی سود این شرکت (قبل از کم کردن مالیات) دارد. این میزان افزایش سود‌دهی در حالی برای سونی رخ داده که این شرکت فعالیت مشخصی در حوزه‌ی موبایل نداشته است؛ اما با در پیش گرفتن یک استراتژی بسیار خوب، اکنون موفق شده در وضعیت خوبی قرار بگیرد. به این ترتیب می‌توان گفت شاید دلیل اینکه طراحی سخت‌افزاری گوشی‌های سونی در چند سال اخیر هیچ تغییری ندارد، بخشی از استراتژی‌های این شرکت باشد.

بن‌ وود یکی از تحلیل‌گران CCS در گفتگو با وب‌سایت اندروید‌پیت می‌گوید:

با وجود اینکه سونی موبایل در بازار گوشی‌های هوشمند امروزی با چالش‌های زیادی برای رقابت مواجه شده است؛ به نظر می‌رسد این کمپانی از شرایط به وجود آمده به‌عنوان وسیله‌ای برای معرفی تکنولوژی‌های دوربین خود بهره گرفته است... گوشی‌ هوشمند اکسپریا ایکس‌زد پریمیوم، دستگاه بسیار قابل توجهی است، اما مسلما تقاضا برای این محصول نسبت به آیفون یا گوشی‌های سری گلکسی سامسونگ قابل مقایسه نیست. در هر صورت این دستگاه شاهکاری از هنر سونی است؛ چراکه اکسپریا ایکس‌زد پریمیوم دوربین بسیار پیشرفته‌ای در خود جای داده است که همین امر می‌تواند به افزایش سهم این کمپانی در بازار دوربین‌ها کمک زیادی کند.

فراتر از گوشی‌

سونی در کنار فعالیت در حوزه‌ی موبایل‌، برخی دیگر از حوزه‌ها را نیز بررسی می‌کند. سال گذشته این شرکت از پروژکتور جدیدی رونمایی کرد که برای مصارف خانگی یا اداری در نظر گرفته شده و قادر است هر سطح صافی را به یک صفحه‌نمایش لمسی تبدیل کند. این محصول مطمئنا یکی از جذاب‌ترین محصولات فناوری در چند سال اخیر است؛ اما فکر می‌کنید سونی انتظار فروش چه تعداد از محصولی با قیمتی در حدود ۱۵۰۰ یورو داشته باشد؟ مسلما با چنین قیمت بالایی، این پروژکتور بسیار جذاب نمی‌تواند خود را به یکی از ابزارهای همه‌گیر تبدیل کند.

همین شرایط برای اکسپریا ایجنت هم صدق می‌کند. این محصول یک دستگاه خانگی است که شباهت‌هایی با بلندگوی هوشمند گوگل‌هوم یا آمازون اکو و همچنین اکسپریا پروژکتور تاچ دارد. در واقع سونی با معرفی این محصولات می‌خواهد نشان دهد که تا چه حد در تولید لوازم تکنولوژیک مصرفی توانایی دارد.

اکسپریا تاچ

اکسپریا پروژکتور تاچ

معرفی این محصولات باعث می‌شود سونی در بخش‌های مختلف با کمپانی‌های دیگر وارد همکاری شود. به‌عنوان مثال، گوشی‌ هوشمند جدید ایکس‌زد پریمیوم از نمایشگری با وضوح 4K بهره می‌برد؛ اما در حال حاضر محتوای زیادی که با این رزولوشن همخوانی داشته باشد، در دسترس نیست و به همین دلیل سونی با کمپانی آمازون وارد همکاری شده است تا کاربران بتوانند از طریق موبایل خود به محتوای بیشتری با کیفیت 4K دسترسی داشته باشند.

سونی اپل نیست

بدون شک فروش مجوز تکنولوژی‌ها و اختراعات به کمپانی‌های دیگر و همکاری با شرکت‌های دیگر در بخش‌های مختلف، باعث خواهد شد در آینده این شرکت کنترل کمتری در جهت حرکت خود داشته باشد. اپل یکی از موفق‌ترین کمپانی‌های تولیدکننده‌ی لوازم تکنولوژیک در جهان است که کنترل کاملی بر فرآیند بازاریابی و فروش محصولاتش دارد. سونی در بسیاری از نواحی جهان  و در بازارهای مشابه بازارهای اپل حضور دارد؛ اما این شرکت به‌اندازه‌ی کوپرتینویی‌ها به موفقیت دست نیافته است.

البته نمی‌توان گفت  سونی نمی‌تواند روزی به موفقیتی در سطح اپل برسد؛ اما به‌احتمال زیاد این اتفاق در آینده‌ای نزدیک رخ نخواهد داد. سونی هم‌اکنون فعالیت‌هایی در زمینه‌ی خانه‌ها و ادارات متصل به شبکه انجام می‌دهد؛ اما یک حقیقت همیشه در این مورد وجود داشته است که بر اساس آن، سونی تنها شرکتی است که می‌تواند موفقیت‌های اپل را تکرار کند، اما هیچ‌وقت قادر به مدیریت آن نیست.

سونی اخیرا از نظر کسب درآمد در مسیر درستی قرار گرفته است و همان‌طور که اشاره شد، محصولات بسیار خوبی در کنگره‌ی جهانی موبایل ۲۰۱۷ بارسلون معرفی کرده که احتمالا نتایج خوبی برای این کمپانی در پیش خواهد داشت. اما در هر حال باز هم نمی‌توان گفت سونی چه تعداد گوشی‌ هوشمند در سراسر جهان به فروش خواهد رساند.

به نظر شما استراتژی سونی یک استراتژی مناسب است؟ آیا وقت آن نرسیده که این شرکت در طراحی محصولات خود تجدید نظر کند؟ لطفا دیدگاه خود را در این زمینه با زومیت و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

قرعه کشی هواوی در بازار موبایل ۱ برگزار شد

۶۸۱ بازديد
قرعه کشی هواوی در بازار موبایل ۱ برگزار شد

طرح هواوی با عنوان «شانس خود را برانید»، از ابتدای خرداد ماه سال جاری آغاز شد و براساس آن کسانی که گوشی‌های هواوی را با گارانتی رسمی خریداری کرده بودند، در این قرعه کشی شرکت کرده و شانس خود را امتحان کردند.

در این مراسم که روز یکشنبه، بیست و چهارم مرداد ماه در بازار موبایل 1 برگزار شد، برندگان دو دستگاه خودرو، از بازار موبایل 1و 2 انتخاب شدند. علاوه بر انتخاب دو برنده اصلی خودرو در این مراسم، میان ۱۰ نفر از حاضران برای دریافت ۵ گوشی هواوی P8 Lite و ۵ گوشی Honor 4C نیز قرعه کشی شد.

قرعه کشی هواوی

هواوی از سال گذشته روی فروش محصولاتش با گارانتی یکپارچه تاکید دارد و تمامی افرادی که گوشی‌های هواوی را انتخاب می‌کنند، می‌توانند با ارسال کد IMEI به سامانه پیامکی هواوی به شماره 100042000 از صحت گارانتی گوشی خود اطمینان پیدا کنند. ضمن اینکه هواوی از سال گذشته طرح خدمات پس از فروش یکپارچه را ایجاد کرده که در آن بیش از یکصد و هفتاد مرکز خدماتی هواوی به ارایه سرویس می‌پردازند. در این طرح که به صورت یکپارچه در سراسر ایران اجرا می‌شود، تمام خریداران هواوی صرف نظر از محل خرید و شرکت عرضه کننده می‌توانند در هر نقطه از کشور به یکی از شعبات مراجعه و خدمات دریافت کنند.

خدمات شرکت هواوی به صورت پیش فرض تا مدت ۱۸ ماه به مشتریان این شرکت ارایه می‌شود و مشتریان می‌توانند به ارسال کد IMEI در هر زمان از باقی مانده مدت گارانتی اطلاع پیدا کنند. هواوی جهت افزایش سرعت سرویس دهی، در خصوص تعویض دستگاه گوشی جدید، سرویس تحویل رایگان در منزل یا محل کار مشتریان را راه اندازی کرده است که در حداکثر زمان ۷۲ ساعت تحویل داده می‌شود.

آموزش: گیمیفیکیشن چیست

۶۸۶ بازديد
آموزش: گیمیفیکیشن چیست

گیمیفیکیشن یک ابزار سرگرمی است که برای درگیر کردن مخاطب به کار می‌رود و برای اهدافی غیر از سرگرمی از آن استفاده می‌شود. درواقع گیمیفیکیشن از عناصر طراحی بازی برای افزایش میزان درگیری کاربر با سایت و برند استفاده می‌کند. گیمیفیکیشن سرگرم‌کننده است؛ اما باید چیزی فراتر از خواندن چند لغت روی صفحه نمایش یا تماشای یک ویدئو باشد. این فرآیند باید مهارت‌های مشتری را افزایش دهد و با نوعی جایزه مانند تخفیف یا پیشنهاد ویژه همراه باشد. هر کاربری بعد از برنده شدن در یک بازی احساس خوبی پیدا خواهد کرد. همین باعث می‌شود که آمار بازدید سایت بالا برود. بازاریابان از این احساس خوب برای افزایش شانس فروش یک محصول یا خدمات استفاده می‌کنند. البته لزومی ندارد که این بازی حتما روی وب‌سایت طراحی شود. اپلیکیشن و صفحات مجازی برند نیز محل خوبی برای طراحی گیمیفیکیشن هستند. طراحی این بازی باید بر اساس نقشه‌ی سفر مشتری انجام شود. هر مرحله از طراحی این بازی باید به گونه‌ای انجام شود که برای کاربر متقاعدکننده باشد. بیشتر در مورد استراتژی گیمیفیکیشن توضیح می‌دهیم و چند نمونه از معروف‌ترین آن‌ها را به شما معرفی می‌کنیم.

gamification

۱- بازی شما باید باعث تغییر رفتار مشتری شود

تکنیک گیمیفیکیشن به این معنا نیست که باید تمام جوانب آن مرتبط با بازی باشد. بلکه باید به‌گونه‌ای طراحی شود که با اهداف و استراتژی‌های شما همخوانی داشته باشد. هدف اصلی استفاده از مکانیک بازی، ارتقاء تجربه‌ی کاربر و هدایت آن به سمت تغییرات مثبت است. اینکه کاربران انگیزه‌ی بیشتری بابت تعامل با محتوای شما پیدا کنند و اقدامات مورد نظر شما را انجام دهند. بسیاری از برندها نمی‌توانند نتیجه‌ی دلخواهشان را از بازاریابی به روش گیمیفیکیشن بگیرند؛ زیرا روی خروجی و هدف آن تمرکز نمی‌کنند.

۲- نقشه‌ی سفر مشتری را در مراحل مختلف طراحی کنید

طراحی بازی شما باید طوری باشد که نقشه‌ی سفر مشتری را در نظر بگیرد و او را درگیر کند: به‌عنوان مثال اینکه اکنون در کدام بخش سایت هستند و قصد دارند در مرحله‌ی بعد وارد کدام بخش شوند. چند نکته‌ای که افراد تازه‌کار باید در نظر بگیرند:

۱- هدف شما از ساختن گیمیفیکیشن باید این باشد که اعضای جدیدی به کاربران شما اضافه شوند. بنابراین از افرادی که به تازگی به شما ملحق می‌شوند بخواهید که بخشی از محتوای شما را لایک کنند یا آن را به اشتراک بگذارند.

۲- به‌عنوان خوشامدگویی به آن‌ها امتیاز یا سکه بدهید.

۳- ابتدا اجازه دهید کاربران کمی بازی کنند و سپس بخواهید که اطلاعات تماس خود را وارد کنند یا عضو سایت شوند. همچنین فرآیند بازی نباید بعد از عضو شدن آن‌ها خاتمه پیدا کند. بازی را طوری طراحی کنید که کاربر بعد از عضویت به مرحله‌ی بعد ارتقاء پیدا کند. انجام چنین کارهایی تأثیر خوبی بر کاربر می‌گذارد و باعث می‌شود که احساس کند عضوی از جامعه‌ی جدید است.

۴- نگه‌داشتن مشتری‌ها یک امر ضروری است. هدف شما این است که کاربران جدید را تبدیل به مشتری دائمی برند خود کنید. بنابراین تمام امتیازها را طی یک مرحله به کاربر ندهید. مراحل بازی را طوری طراحی کنید که امتیاز کاربر در هر مرحله زیاد شود. درنهایت یک جایزه‌ی خوب برای افرادی در نظر بگیرید که بیشترین امتیاز را کسب کرده‌اند.

gamification

۳- روی پاداش‌های ذاتی بیشتر از پاداش‌های بیرونی تمرکز کنید

در انتخاب جوایز خود دقت کنید. در نظر گرفتن تخفیف بیش از اندازه برای خرید محصولات ممکن است به ضرر شما تمام شود. بسیاری از کاربران تنها به دنبال سوءاستفاده از چنین رفتارهایی هستند. بنابراین تعادل خوبی میان جوایز خود برقرار کنید. به‌عنوان مثال برنده‌های گیمیفیکیشن را از طریق ایمیل یا اس‌ام‌اس از محصولات جدید خود آگاه کنید. این مثال یک پاداش ذاتی است که کاربران از آن استقبال خواهند کرد.

نشانه‌ها نیز می‌توانند به ‌عنوان پاداش ذاتی در نظر گرفته شوند. به‌عنوان مثال سایت کوئرا از سیستم رأی‌گیری برای این کار استفاده می‌کند. رأی دادن در این سایت به معنای ارزش‌دهی است. هر چقدر کاربر رأی‌های بیشتری دریافت کند، یعنی سطح معلومات بالاتری دارد و به‌عنوان یک فرد متخصص در نظر گرفته خواهد شد. البته این نشانه‌ها نیز باید با اهداف کسب‌و‌کار شما مرتبط باشند و کاربر بابت داشتن آن‌ها افتخار کند. تنها در چنین شرایطی است که کاربر برای به دست آوردن آن‌ها تشویق می‌شود و آن را در شبکه‌های اجتماعی خود به اشتراک می‌گذارد.

۴- روند بازی را ساده طراحی کنید

روند بازی یک گیمیفیکیشن باید کوتاه، قابل فهم و ساده باشد. درواقع یک عمل باید منجر به عمل دیگر شود. اگر کاربر نتواند روند بازی را بعد از یک یا دو بار تلاش متوجه شود، سایت یا اپلیکیشن را می‌بندد و دیگر هرگز سراغ آن نمی‌رود. حتی بهترین پیشنهادها و افتخارها هم نمی‌توانند یک کاربر سردرگم را دوباره به بازی بازگردانند.

۵- بازی را به واقعیت نزدیک‌تر کنید

جوایز بازی را طوری طراحی کنید که برای همیشه در ذهن کاربر ماندگار شود. به‌عنوان مثال تخفیف رستوران یکی از جوایزی است که نه‌تنها می‌تواند برند شما را در ذهن کاربر ماندگار کند، بلکه میزان استقبال از گیمیفیکیشن را نیز بالا می‌برد.

gamification

۶- طراحی بازی خود را با شبکه‌های اجتماعی پیوند بزنید

بازی شما حتما باید با شبکه‌های اجتماعی در ارتباط باشد. فروشگاه‌های اینترنتی به‌خوبی از این روش استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال اگر شخصی دوستش را به عضویت در سایت دعوت کند، بعد از اولین خرید او می‌تواند از مقداری تخفیف برای خریدهای خود در آینده بهره‌مند شود. بنابراین کاربر تشویق می‌شود که نتیجه‌ی بازی خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارد. این کار باعث انگیزه گرفتن دوستان کاربر می‌شود و امکان عضویت آن‌ها را در سایت شما بالا می‌برد.

۷- از طراحان حرفه‌ای UX کمک بگیرید

بسیاری از گیمیفیکیشن‌ها به دلیل طراحی ضعیف مورد استقبال قرار نمی‌گیرند. گیمیفیکیشن باید توسط طراحان حرفه‌ای درست شود. اگر بازی طراحی بدی داشته باشد، کاربر ممکن است در اولین تجربه‌ی خود احساس خوبی پیدا نکند.

۸- از شخصیت‌های مختلف استفاده کنید

کاربران دوست دارند که نقششان را خودشان در بازی تعیین کنند. به‌عنوان مثال بازی‌هایی که بین دو نوع شخصیت دزد و پلیس به کاربر حق انتخاب می‌دهند، بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرند. همچنین کاربر را کنجکاو می‌کنند که شانس خود را با همه‌ی شخصیت‌ها امتحان کند. برای انجام این کار ابتدا بهتر است شناخت خوبی از کاربران خود داشته باشید و سپس شخصیت‌ها را بر اساس آن‌ طراحی کنید. هر چقدر شخصیت بازیکنان نزدیک‌تر به شخصیت کاربران باشد، تعامل کاربران نیز بیشتر می‌شود. ۷۵ درصد گیمیفیکیشن روان‌شناسی و ۲۵ درصد آن تکنولوژی است.

gamification

نمونه گیمیفیکیشن‌های موفق

در این بخش به معرفی چند مورد از موفق‌ترین گیمیفیکیشن‌های برندهای معروف می‌پردازیم:

۱- اسمارتیز M&M

شرکت M&M در سال ۲۰۱۳ گیمیفیکیشن جالبی در راستای کمپین تبلیغاتی نوعی از بیسکوئیت‌های خود طراحی کرد. این بازی بر اساس پیدا کردن یک شیء خاص در یک محیط شلوغ طراحی شده بود. سادگی این بازی باعث شد که از محبوبیت خوبی در میان مخاطبان برخوردار شود. در این بازی تصویری از اسمارتیزهای M&M به کاربر داده می‌شد که یک بیسکوئیت در میان آن‌ها مخفی شده بود. کاربر باید این بیسکوئیت را در میان اسمارتیزها پیدا می‌کرد. نتیجه گیمیفیکیشن این بود که صفحه‌ی فیسبوک برند بیش از ۲۵ هزار لایک دریافت کرد. همچنین بیش از ۶ هزار اشتراک‌گذاری و ۱۰ هزار کامنت، از جمله دیگر نتایج این گیمیفیکیشن بودند. درست است که این بازی جزئی از کمپین تبلیغاتی شرکت بود؛ اما جنبه‌ی سرگرم‌کننده‌ی آن توانست تمام فضای شبکه‌های اجتماعی را تحت پوشش قرار دهد.

۲- نایک پلاس

نایک برای معرفی جامعه‌ی نایک پلاس خود کمپینی به نام NikeFuel برگزار کرد. در این کمپین کاربران بر اساس میزان فعالیت‌های فیزیکی روزانه‌ی خود با یکدیگر به رقابت می‌پرداختند. اپلیکیشن نصب‌شده روی موبایل آن‌ها تمام فعالیت‌هایشان را ثبت می‌کرد و به آن‌ها امتیاز می‌داد. این گیمیفیکیشن بعد از رسیدن کاربر به یک مرحله‌ی خاص، جوایز و امتیاز مخصوصی به آن‌ها اهدا می‌کرد. این بازی نه‌تنها باعث تحرک کاربران می‌شد، بلکه باعث می‌شد آن‌ها امتیاز خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند. همین موضوع میزان حضور برند را در شبکه‌های اجتماعی افزایش داد.

۳- استارباکس

استارباکس یک برند شناخته‌شده در زمینه‌ی اهمیت دادن به مشتری‌ها است. My Starbucks Rewards نام گیمیفیکشنی است که این برند برای اثبات همین موضوع راه‌اندازی کرد. این بازی ۳ مرحله داشت. به این صورت که مشتری‌ها با هر بار خرید ستاره دریافت می‌کردند. زمانی که هر ۳ ستاره پر می‌شد، می‌توانستند غذا و نوشیدنی مجانی دریافت کنند. این گیمیفیکشن بسیار ساده و جوایز آن نیز برای کاربران بسیار وسوسه‌کننده بود.

gamification

۴- مک دونالد

برند مک دونالد نیز برای افزایش فروش محصولات خود از بازی معروف مونوپولی برای گیمیفیکیشن استفاده کرد. این بازی در سال ۱۹۸۷ و به‌صورت آفلاین طراحی شده بود. به این صورت که بعد از خرید مشتری از رستوران، یک بلیت به او داده می‌شد. هر بلیت نماینده‌ی یک جایگاه در بُرد مونوپولی بود. مشتری باید تمام قطعات یکی از رنگ‌ها را جمع می‌کرد تا بتواند جایزه‌ی نهایی را دریافت کند. این بازی به‌اندازه‌ای محبوب شده بود که میزان فروش محصولات این رستوران را در سال ۲۰۱۰ به میزان ۵.۶ درصد در آمریکا بالا برد.

۵- کوکاکولا

برند کوکاکولا همیشه به ابداع و نوآوری در طرح‌های تبلیغاتی خو معروف بوده است. این برند به‌گونه‌ای نوشابه‌های خود را تبلیغ می‌کند که برای همیشه در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. این برند در گیمیفیکیشن خود نیز ایده‌ی جالبی ارائه داده بود. به این صورت که جوانان در هنگ‌کنگ باید اپلیکیشن رایگانی را دانلود می‌کردند. سپس در یک زمان مشخص در مکان مشخص دور هم جمع می‌شدند. آن‌ها در این زمان مشخص باید اپلیکیشن خود را باز می‌کردند و تلفن خود را جلوی مانیتور تلویزیون تکان می‌دادند تا جایزه و کد تخفیف دریافت کنند. اینکه کاربران نمی‌دانستند با تکان دادن موبایل خود چه جایزه‌ای ممکن است دریافت کنند، باعث تحریک حس کنجکاوی آن‌ها می‌شد. بنابراین هر شخصی، حداقل برای یک بار شانس خود را امتحان می‌کرد. گیمیفیکیشن این برند با شاد کردن جوانان توانست موفقیت بسیار زیادی کسب کند.

gamification

۶- بستنی مگنوم

شرکت تولید شکلات مگنوم از یک کمپین بسیار هیجان‌انگیز و جدید برای معرفی نوعی از بستنی‌های خود به نام Magnum Temptation استفاده کرد. این برند با حمایت سایت‌هایی مانند یوتیوب یک بازی دیجیتال آنلاین با یادبود سوپر ماریو طراحی کرد. اما با این حال بازی واقعی از طریق صفحات اینترنت انجام می‌شد. به این صورت که کاربران باید در سراسر صفحات مشخص وب جستجو و آب‌نبات پیدا می‌کردند. درنهایت وقتی دوباره وارد سایت مگنوم می‌شدند، امتیاز آن‌ها حساب می‌شد. هرچقدر تعداد آب‌نبات‌ها بیشتر بود، مقامی که کاربر کسب می‌کرد نیز بالاتر می‌رفت. این گیمیفیکیشن در شبکه‌های اجتماعی سروصدای زیادی کرد. حتی یک روز url سایت مگنوم توانست رکورد بیشترین توییت در جهان را از آن خود کند. بازی مگنوم بسیار هوشمندانه طراحی شده بود؛ زیرا نه‌تنها محصول جدید خودش را تبلیغ کرد بلکه آمار بازدید سایت همکارانش را نیز بالا برد.

۷- فور فود (4Food)

وب‌سایت 4Food مانند یک بازی هیجان‌انگیز طراحی شده است. شما در این وب‌سایت می‌توانید بازی کنید و برنده‌ی تخفیف یا پیشنهاد ویژه شوید. همچنین می‌توانید همبرگر مورد علاقه‌ی خود را بسازید. این وب‌سایت یک تجربه‌ی فراموش‌نشدنی برای کاربر رقم می‌زند. گیمیفیکیشن این وب‌سایت نه‌تنها ارزش‌های شرکت را برای مشتری تعریف می‌کند بلکه همزمان از سازمان‌های خیریه نیز حمایت می‌کند. بنابراین می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که گیمیفیکیشن جنبه‌های متفاوتی از افزایش عملکرد برند گرفته تا معرفی آن در شبکه‌های اجتماعی دارد.

طراحی یک بازی قوی و تأثیرگذار نیازمند استراتژی دقیق است. شما باید نسخه‌های متفاوتی از بازی را امتحان کنید و نهایتا بهترین گیمیفیکیشن را از میان آن‌ها برگزینید. اگر نمونه‌ی جالبی از گیمیفیکیشن برندهای مختلف را می‌شناسید، آن را با ما به اشتراک بگذارید.

آموزش بازی سازی: اصول طراحی کاراکترهای منفی

۶۷۰ بازديد
آموزش بازی سازی: اصول طراحی کاراکترهای منفی

بدون شک در تمامی بازی‌های داستانی طراحی کاراکتر منفی اهمیتی برابر یا شاید هم بیشتر از قهرمان بازی دارد. چه بازی‌ها و حتی فیلم‌هایی داشته‌ایم که به خاطر طراحی هنرمندانه کاراکتر منفی خود بسیار مشهور شده‌اند به گونه‌ای که هر گاه می‌خواهیم نامی از آن بازی ببریم، ناخودآگاه آن کاراکتر منفی برایمان تداعی می‌شود. یکی از نمونه‌های عالی این مسئله بدون شک کاراکتر Vaas در بازی Far Cry 3 است. شخصا هیچ کدام از بازی‌های سری فارکرای را تجربه نکرده‌ام ولی بدون اختیار و در نوشتن این مقاله نام این کاراکتر از اولین نام‌هایی بود که به ذهنم خطور کرد و دلیل این موضوع شهرتی است که این کاراکتر منفی در بین اهالی دنیای گیم به دست‌ آورده است. از مطالب گفته شده مشخص است که در ادامه‌ی مقالات آموزش بازی سازی می‌خواهیم کمی در مورد رمز و راز‌های طراحی کاراکتر‌های منفی و اصول طراحی آن‌ها برای شما بگوییم.

 

اگر وقت مناسبش را پیدا کردید بد نیست در مورد یکسری اطلاعات پایه‌‌ای در زمینه‌‌ی ادبیات و سینما تحقیق کنید و حداقل دایره‌ی واژگانی خود را در این زمینه بهبود ببخشید. بالاخره هر چه باشد هنگامی که پای طراحی و شخصیت پردازی یک عنصر داستانی پیش می‌آید، خوب است بدانیم که هر عنصری در داستان ما چه عنوانی را در عالم نویسندگی یدک می‌کشد و چه ویژگی‌هایی باعث شده که او در فلان دسته‌ی مشخص از دسته‌بندی‌های رایج امروزی قرار بگیرد. مثلا آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که معنی واژه‌‌ی «آنتاگونیست/Antagonist» یا «پروتاگونیست/Protagonist» دقیقا چیست؟ همچنین بد نیست در مورد تعریف‌ واژگانی همچون Hero، Villain و امثال آن هم بررسی مختصری داشته باشید تا با جایگاه استفاده از آن‌ها به خوبی آشنا شوید. البته امروز هدف ما صحبت پیرامون این موضوع نیست و برای همین سعی می‌کنیم تا رسیدن به جای مناسبش از تعاریف آشنا و قابل فهمی همچون «قهرمان» یا «کاراکتر منفی» استفاده کنیم.

 

vaas / far cry 3

گام صفرم!

تعجب نکنید، هدف از این گام صرفا بیان این نکته است که هیچ الزامی برای این وجود ندارد که بازی شما حتما باید دارای یک کاراکتر منفی باشد. ما بازی‌های بسیاری داریم که حتی هیچ باس‌فایتی درون آن‌ها وجود ندارد ولی با این حال توانسته‌اند تجربه زیبا و دل‌نشینی را برای مخاطبان خودشان رقم بزنند. نمونه‌ی این مسئله را هم می‌توانید در بازی همانند FEZ و هر بازی دیگری که معمولا سعی می‌کند یک تجربه‌ی روان، ملایم و دل‌نشین به شما ارائه بدهد مشاهده کنید. بنابراین اگرچه همه‌ی ما دوست داریم امثال جوکر و واس را درون بازی خود داشته باشیم ولی باید بدانیم که طراحی چنین کاراکتر‌هایی کار پیش پا افتاده‌ای نیست و حتی استودیو‌های بزرگ بازی‌سازی هم به ندرت می‌توانند از پس چنین کاری به خوبی بربیایند.

 

گام اول: شناسایی اصول و مبانی دنیای طراحی شده

معمولا تعاریف در دنیای فعلی ما کاملا نسبی هستند. برای همین گاهی پیش می‌آید که انجام یک کار از دیدگاه ما کار مثبتی تلقی شود و این در حالی است که ممکن است برداشت شخص دیگری از آن کار بسیار منفی باشد. به دلیل همین نسبی بودن تعریف‌ها معمولا مبنایی‌ترین اصول انسانی که به نوعی مورد پذیرش تمامی جوامع بشری قرار گرفته است، مبنای تعریف و طراحی و شخصیت پردازی عناصر منفی داستانی قرار می‌گیرد تا درک اعمال منفی و مثبت او برای همه آدم‌ها قابل درک باشد. البته ممکن است دنیای بازی شما با دنیای فعلی ما مقداری متفاوت باشد و برای همین اصول پذیرفته شده‌ی آن نیز متفاوت از دنیای فعلی باشد. به همین خاطر صرف این که انجام فلان کار در دنیای ما کار منفی تلقی می‌شود دلیل این نیست که حتما باید چنین چیزی در دنیای تعریف شده‌ی شما هم باشد. البته به دلیل این که همیشه مخاطب شما همان انسان‌های همیشگی هستند، سعی می‌شود که اگر تفاوتی هم در این زمینه وجود دارد، مقدار آن برای درک راحت‌تر مخاطب کم باشد.

به دلیل همین نسبی بودن تعریف‌ها معمولا مبنایی‌ترین اصول انسانی که به نوعی مورد پذیرش تمامی جوامع بشری قرار گرفته است، مبنای تعریف و طراحی و شخصیت پردازی عناصر منفی داستانی قرار می‌گیرد

 

مواردی همچون دزدی، قتل و غارت،‌ تجاوز، زورگویی و امثال آن همیشه مصداق‌‌هایی از اعمال منفی  تلقی می‌شوند و درک آن‌ها برای مخاطب بسیار ساده است و به همین خاطر معمولا در کار‌های کاراکتر‌های منفی چنین مواردی را به وفور مشاهده می‌کنیم.

 

گام دوم: مشخص کردن انتظارات

در دومین قدم باید یک تصمیم مهم بگیرید و آن این است که انتظار شما از کاراکتر منفی مورد نظرتان چیست؟ آیا او یک مامور هرج و مرج است و مدام در حال خرابکاری است؟ یا این که صرفا همانند بازی Bioshock کاراکتر غایبی است و ما با پیش‌روی درون بازی صرفا با نتایج کار‌های او موجه خواهیم شد؟‌ بزرگی و کوچکی کاراکتر منفی و میزان تاثیر آن بر خط داستانی باید در همین مرحله مشخص شود. لازم نیست به جزییات بپردازید و همان گونه که سعی می‌کنید در داستان بازی مسیر کلی کاراکتر اصلی و هدف نهایی او را مشخص کنید، دقیقا باید چنین کاری را هم برای کاراکتر منفی خود انجام دهید. البته به شما توصیه می‌کنیم که برای مشخص کردن سرنوشت کاراکترهای بازی حداقل تا گام چهارم مقداری صبر کنید و بر اساس راهکارهای آن گام چنین مواردی را مشخص کنید. دقت کنید که بین هدف نهایی و سرنوشت کاراکتر تفاوت وجود دارد و نباید این دو را با هم اشتباه بگیرید.

 

گام سوم: ترسیم ویژگی‌های شخصیتی

پس از گذر از دو مرحله‌ی قبل، شما هم اکنون نقطه‌ها‌ی شروع و پایان خود را در اختیار دارید و تنها کافی است رابطه‌ی میان این دو و نحوه‌ی طی کردن چنین مسیری را مشخص کنید. اگر تجربه‌ی کاراکتر‌های منفی مختلفی را داشته باشید مشاهده کرده‌اید که هر کدام از آن‌ها معمولا منش و رفتار مخصوص به خود را دارند و همه‌ی اقدامات آن‌ها در دنیای بازی هم بر اساس همین ویژگی‌های فردی او صورت می‌پذیرد. از GlaDos در بازی Portal تا ژنرال شفرد و ماکاروف در بازی Call of Duty هر کدام سیاست‌ها و رفتارهای مخصوص به خودشان را داشتند. برای همین باید در این مرحله متناسب با جایگاهی که برای او در نظر گرفتید سعی کنید بهترین تیپ شخصیتی را برای او طراحی کنید. این تیپ شخصیتی دقیقا نحوه‌ی طی کردن مسیر گفته شده را برای شما مشخص خواهد کرد.

makarov / cod 4

توجه داشته باشید که هر اقدامی که درون بازی صورت می‌گیرد نباید بدون پشتوانه‌ی قبلی باشد. هر کشتار یا هر عمل منفی دیگری که از جانب کاراکتر منفی داستان رخ می‌دهد باید کاملا مطابق اخلاقیات و ویژگی‌های او باشد. این اخلاقیات است که رفتار را شکل می‌دهد و اگر رفتاری بدون مبنای اولیه صورت پذیرد، نه تنها مشکل ما در شخصیت پردازی عنصر مورد نظر را نشان می‌دهد بلکه باعث می‌شود رفتار‌های کاراکتر ما مصنوعی جلوه کند. اما در این نقطه بد نیست نگاهی به تعدادی از ویژگی‌های شخصیتی عناصر منفی داستانی به خصوص عناصر منفی شاخص در این زمینه بیاندازیم و ببینیم چه ویژگی‌هایی معمولا آن‌ها را در ذهن ما ماندگار می‌کنند.

می‌گویند بزرگی ذهن هر انسانی به اندازه‌ی بزرگی آرزو‌ها و اهداف اوست. این مسئله در مورد کاراکتر‌های منفی نیز صادق است. دزدی از بانک، رییس مافیا شدن، ایجاد هرج و مرج یا حتی نجات بشریت هر کدام انگیز‌ها و اهداف متفاوتی هستند که کم و بیش می‌توانیم برای کاراکتر خود در نظر بگیریم. هر چقدر بتوانیم انگیزه و هدف ارزشمند‌تری را برای کاراکتر منفی خود در نظر بگیریم بدون شک یک قدم به موفقیت نزدیک شده‌ایم. مثلا جوکر در فیلم شوالیه تاریکی به خوبی نشان داد که اگرچه از بانک دزدی کرد ولی آن پول‌ها برایش هیچ ارزشی نداشتند و به دنبال چیزهای خیلی بزرگتری است. این ویژگی از ابتدایی‌ترین ویژگی‌های کاراکترهای منفی به خصوص از نوع برترش است و برای همین به یاد ندارم که یک کاراکتر منفی صرفا با دزدی از بانک مورد ستایش همیشگی علاقمندان قرار گرفته باشد.

ویژگی بعدی و شاخص کاراکترهای منفی ماندگار این است که معمولا این افراد شکست‌ناپذیر هستند. در حالتی ساده‌تر یعنی این که در انتها چه کشته شوند و چه کشته نشوند، حداقل این قدرت را دارند که به تمام یا بخشی از هدف خود دست پیدا کنند. مثلا پایان‌بندی همان شوالیه تاریکی را در نظر بگیرید. چه کسی می‌تواند ادعا کند که جوکر نتوانست به هدف خودش دست پیدا کند. هدفی که به وضوح نتیجه‌اش را در قسمت بعدی فیلم می‌توانیم ببینیم. اما ویژگی که چنین توانایی را به شخصیت منفی مورد نظر می‌دهد، توانایی خوب پیش‌بینی کردن شرایط مختلف و طراحی گره‌های تودرتویی است که قهرمان داستان مجبور است در انتها به یکی از آن‌ها تن دهد.

joker

اما یکی از ویژگی‌های جالب و همیشگی کاراکترهای منفی به خصوص از نوع ممتازش، صحبت‌های عالمانه و حکیمانه‌ی این به اصطلاح مجنون‌های عالم بازی‌ها و فیلم‌های ماست. از جوکر گرفته تا همان کلونل فیلم سیاره میمون‌ها همگی در اندک لحظاتی که صحبت می‌کنند (به خصوص در مواجه‌های خودشان با کاراکتر اصلی) به گونه‌ای شروع به استدلال و بیان مسائل می‌کنند که در انتها حس می‌کنید او نیز به سهم خودش راست می‌گوید و همه‌ی حقیقت در نزد کاراکتر مثبت بازی نیست.  برای همین هیچ کاراکتر منفی بزرگی را سراغ ندارم که از این جنبه کمبود و کاستی داشته باشد و برای همین باید روی این جنبه‌ی چنین کاراکتر‌هایی بسیار کار کنید.

اما معمولا یکی از نتایجی که این کاراکتر‌های منفی به خصوص در حرف زدن‌هایشان به دنبالش هستند، ایجاد دوگانگی در شما و اهدافتان به عنوان کاراکتر مثبت بازی است و مهم‌ترین روش مشترکی که معمولا همه‌ی این کاراکتر‌ها دنبال می‌کنند این است که در سخنانشان سعی می‌کنند روی نقاط مشترک شما و خودشان دست بگذارند و شما را همانند خودشان جلوه دهند.

 

گام چهارم: با ساخته‌ی خود یکی شوید

بهترین روش برای نوشتن حوادث و جریانات درون بازی این است که در ابتدا متناسب با اهداف نهایی و همچنین مبانی اولیه، کاراکتر‌های خودمان را شکل دهیم و سپس سعی کنیم با قرار گیری در نقش هر کدام از آن‌ها، رویداد‌ها و جریان‌های درون بازی را شکل دهیم. مثلا پس از ترسیم شکل و شمایل فکری واس در بازی فارکرای سعی کنیم همانند او فکر کرده و ببینیم که اگر او در این دنیای طراحی شده‌ی ما بود، دقیقا چه کار‌هایی انجام می‌داد. در بعضی از موارد مشاهده می‌شود که بدون توجه به ویژگی‌های اخلاقی کاراکتر منفی بازی و حتی کاراکتر‌های دیگر صرفا یک خط داستانی بسیار ساده نوشته می‌شود و سپس سعی می‌کنند تک‌تک این کاراکتر‌ها را درون آن جای دهند. این روش بسیار غلط است و باعث می‌شود که کاراکتر‌های شما و اقدامات آن‌ها طبیعی جلوه نکنند.

معمولا در این قسمت شالوده‌ی اصلی داستان را بر اساس کاراکتر مثبت بازی طراحی می‌کنند و دیگر شخصیت‌ها در اولویت بعدی قرار می‌گیرند اما بهترین حالت ممکن این است که حداقل به صورت هم زمان خطوط داستانی کاراکتر‌های منفی و مثبت اصلی را پیش ببرید و سعی کنید تاثیرهای تصمیمات و اقدامات هر یک بر دیگری را لحاظ کنید. پیشنهاد می‌شود که سعی کنید دو نفره (به خصوص هنگامی که تجربه کافی ندارید) یکی در نقش مثبت و یکی در نقش منفی، خط داستانی و اقدامات شخصیت انتخاب شده خود را بنویسید. سپس داستان‌ها را در کنار یکدیگر قرار داده و تاثیر هر کدام را روی دیگری لحاظ کنید. تنها مسئله‌ای که نباید فراموش کنید این است که شما در مرحله‌ی دو انتظارات خودتان از شخصیت منفی را مشخصی کرده‌اید و برای همین باید در چهارچوب آن رفتار کنید. این گونه می‌توانید بفهمید که در رویارویی‌های خودتان چقدر احتمال پیروزی و شکست برای شما وجود دارد.

چگونه از جدید بودن لینک اطمینان حاصل کنیم

۶۸۰ بازديد
چگونه از جدید بودن لینک اطمینان حاصل کنیم


اگر قصد دارید بدانید مطلبی که در حال مشاهده آن هستید چه زمانی به روز رسانی شده و چند نفر آن را به اشتراک گذاشته اند، تنها کافی است وارد سایت Is It Old شوید و از آن در مورد تازگی لینک، سئوال کنید. در این سایت متوجه خواهید شد که یک لینک چقدر قدیمی است و چند نفر این لینک را از طریق توییتر به اشتراک گذاشته اند. با استفاده از این سایت می توانید متوجه شوید یک سایت چند بار به اشتراک گذاشته شده و آیا برای اشتراک گذاری مناسب است؟ اگر لینکی قدیمی باشد ممکن است بسیاری از افرادی که لینک را با آنها به اشتراک می گذارید قبلا آن را دیده باشند.

 برای مشاهده جدید یا قدیمی بودن یک لینک ابتدا وارد سایت Is It Old شوید.

لینک سایت مورد نظرتان را وارد کرده و دکمه Submit را انتخاب کنید تا میزان تازگی لینک را بسنجید.

شما با یکی از پیغام های زیر مواجه خواهید شد:

OLD

به این معنی که لینک مورد نظر شما قدیمی است.

is-it-old-picture-4

KINDA OK

به این معنی که لینک مورد نظر شما تقریبا قدیمی ولی قابل قبول است.

You're the FIRST

شما تقریبا جزو اولین افرادی هستید که این لینک را مشاهده می کنید.

Super Fresh

این لینک جدید است.

در زیر هر کدام از پیغام ها، نوشته شده که این مطلب چند بار در Twitter به اشتراک گذاشته شده است. ممکن است در این سایت با پیغام های دیگری نیز روبرو شوید ولی توضیحات زیر هر پیغام نشان دهنده تازگی و دفعات به اشتراک گذاشته شده یک لینک است.

به نظر شما تازه و جدید بودن یک سایت چه اهمیتی دارد؟